آب بازی
امروز یکی از روزهای گرم تیر ماه ٩٢ بود رفته بودیم خونه خاله طاهره .تو اتاق بودم که صدای قهقهه زدنت رو شنیدم بدو بدو اومدم دیدم داری با خاله جون درخت انار رو آب میدید.البته تو هی دستات رو میگرفتی زیر آب و از خنده غش میکردی فدای خنده هات شم عمرم عاشق خندیدنتم. برای اولین بار بود که آب بازی کردی و خیس خیس شدی(البته هر دوتایی تون خیس خیس شدید... ) ...
نویسنده :
مامان فاطمه
16:03